Sunday, August 21, 2011

سلام غریبه - نامه دهم

دیشب ماهواره داشت یه فیلم می داد… نمی دونم اسمش چی بود از وسطاش گرفتم. دختر و پسره که قرار بود با هم ازدواج کنن، داشتن جداگونه قول هاشونو می نوشتن! این چه رسم قشنگیه غریبه، نه؟ خعلی قشنگ تر و پر معنی تر از دعای عربی سر عقده که هیشکی هم نمی فهمه چی بود! آدما هر چقدر هم عاشق هم باشن، راجع به اون نامه و قول های سر عقد کلی فکر می کنن و جلوی یه عالمه مهمون می خوننش… چون چیزی رو ادعا می کنن که بهش اعتقاد دارن و برای اینکه خاص خودشون باشه، کلی راجع بهش فکر کرده ن… اگه یه روزی من و تو هم خواستیم ازدواج کنیم، می شه چنین قول هایی بنویسیم؟ نمی گن: « اینا رو ، هه… ادای خارجیا رو در میارن؟! » هر چن، بگن! دوزار برام مهم نیس، به یه ورم:)))) همه دخترا راجع به عروسیشون فک می کنن: لباس عروس، مراسم، کیک و همه چی…  حتی کت و شلوار دوماد…(هه هه هه) منم مث همه از این خیالپردازیا کرده ام اما همیشه درصدی هم جا میذارم واسه نشدن ها، نبودن ها… مهم نیس عروسی آدم تو فلان سالن و باغ باشه، مهم اینه که گرم و شاد باشه و به همه خوش بگذره حتی شده تو یه پارکینگ، مهم نیس لباس عروس آدم از مزونی تو میدون محسنی باشه وختی می شه همونو تو خیابون جمهوری هم خرید، و مهم نیس حلقه عروسی آدم چن میلیونی باشه مهم تعهدیه که اون حلقه پشتش داره… نه مث خیلیا که می بینیم حلقه دستشونه و همچنان تو خیابون، تو محل کار، همه جا دارن هرزگی می کنن!… آدم ناراحت می شه غریبه! زندگی خونوادگی خعلی بی ثبات شده یا شایدم آدما زیادی تنوع طلب شده ن!… تقریبن دیگه اینروزا همه دخترا پیشنهاد دوستی و رابطه از مردای متاهل دریافت می کنن  اونم خعلی بی پروا و بالعکس زنای شوهر دار به راحتی دوس پسر هم دارن! واقعن غیر قابل تحمله! یه چیزی رو از الان با هم روشن کنیم! اگه زبونم لال رسیدیم به مرحله ای که دیگه همو دوس نداشتیم، اینو صادقانه بهم بگیم، نه اینکه کمبود محبتمونو یا حتی کمبود نیازهای جنسیمونو بخواییم جای دیگه جبران کنیم… اینم می تونه یکی از قول هامون بهم باشه!
می دونی زندگی زناشویی بازی نیس… دوتا آدم با دوتا دنیای کاملن متفاوت بخوان زیر یه سقف با هم زندگی کنن، برای همیشه… که برای هم تکراری نشن… که عاشق بمونن… که بهترین رفیق واسه هم باشن… چه بخوایم، چه نخوایم روابط زناشویی به مرور تبدیل به عادت می شه. مث این که هر روز ساعت فلان بیدار شی، مسواک بزنی، بری سر کار و علاوه بر زندگی و مشکلات خودت هر روز بخوای به کس دیگه ای غیر از خودت سرویس بدی. حتی سکس هم عادت می شه اما عادت ها همیشه بد نیس… کفشی که ناراحت باشه، هیچوخ پای آدم بهش عادت نمی کنه. ازدواج ناموفق هم عادت نمی شه، دعواها و عدم تفاهم ها عادت نمی شه! پس اونچه که عادت می شه لزومن بد نیس… اینکه دو نفر کنار هم آرامش داشته باشن، ممکنه دیگه قلبشون مث قبل از ازدواجشون واسه هم تاپ تاپ نکنه، اما لااقل دلشون آروم بگیره کنار هم… ازدواج شر کردن لحظه هامونه که همیشه گل و بلبل نیس اما پشتمون، دلمون به همدیگه گرمه! اینکه می دونیم کسی رو داریم که همیشه کنارمونه اگه بد اخلاق باشیم حتی، کنارمونه اگه پول ندارم الان، کنارمونه اگه خونه مون اجاره ایه، کنارمونه اگه مریض بشیم، کنارمونه اگه حتی از آینده شغلی و درآمدمون مطمئن نیستیم (اصولن با این وضع جامعه، کی مطمئنه از آینده ش؟!؟)…. می دونی غریبه، فقط می خوام کنارت باشم، دلم بهت گرم باشه و تو هم یه ریزه دوسم داشته باشی. حالا بیشترم شد چه بهتر. تعریف از خود نباشه، دوست داشتن من اصن سخت نیس. می تونی بری بپرسی :))))))))

No comments:

Post a Comment