Tuesday, September 20, 2011

سلام غریبه - نامه سی و ششم

غریبه ه ه ه… جات خعلی خالیه! عجیب نیس که جای کسی که هیشوخ نبوده خالی باشه؟ نخیرم! هیچم عجیب نیس… باور کن! الان بهت ثابت می کنم… بنظرم ماها هرکدوممون به اندازه یه مخلوق تو عالم هستی جا داریم و وختی نباشیم حتمن چیزی از هستی کمه! و مخلوق ینی چیزی که شایسته و لیاقت خلق شدن رو داشته، خو با اینحساب چون تو رو من توی روح و قلب و ذهنم خلق کردم، پس تو یه مخلوقی که تا وختی نباشی- ینی عینی نباشی- جات خالیه…  (رساله تذکره الصدف دلبرالدوله - ص ۳۴- خ ۵- وسطای خط) هه هه هه... چه فلسفه بافیه این صدفه بوخودااا :))) حالا بگو ببینم یه مخلوق می تونه معشوقم باشه؟! هااااا… باس دید!:) ( به وختش )… خلاصه که در حال حاضر جای غریبه واسه من خالیه خعلی! شاید رفته مرخصی، شایدم ماموریت اداریه! کی می دونه؟!
راستی غریبه، اگه تو شغلت یه جوری باشه که هی مجبور باشی بری ماموریت من چه کنم؟! خو من که نمی تونم تو خونه تنها بمونم… خودت که می دونی من از تنهایی و تاریکی می ترسم… شاید وختی نباشی برم خونه مامانمینا، یا مامانتینا… اما این گاهی جدا شدن ها خوبیش اینه که دلمون واسه همدیگه و خونمون تنگ می شه! دلمون تنگ می شه واسه جونور لامصب بی شرف گفتنمون! دلمون تنگ می شه واسه آغوشمون، بوسه هامون و بوی تن همدیگه و ….! وووووی… من الانشم دلم تنگه که! ای بابا… هه هه هه
امروز یه ریزه خسته م… خعلی دیر رسیدم خونه، کار زیاد داشتم تو شرکت! می دونی دولت باس یه قانونی تصویب کنه که زن ها نباس بیشتر از ساعت ۳ بعد از ظهر سر کار باشن… حتی شرکتای خصوصی! هر کی هم از قانون پیروی نکنه بیان چوب بکنن تو ماتحت محترمش! والااااا… چه معنی می ده زن مردم تا ساعت ۸ شب شرکت باشه؟! تازه بعدشم بره خونه، بشوره و بپزه و بچه بزاد! زندگی سخته بوخودا! اما زنی که ساعت ۳ بره خونه، می تونه زندگی کنه درست و حسابی و سر موقع بچه تولید کنه! شاغل هم نباشه که چه بهتر! واسه آقا غذاهای خوشمزه می پزه، بچه هاشو بزرگ می کنه و می شینه داستان می نویسه و تصویرسازی می کنه! خوبه هاااا (اسمایلی مردد)، اما…. فک کنم بعد یه هفته دیوونه شم! نوووچ، من نمی تونم زن خونه باشم! باس کار کنم اما دوس دارم گاهی هم غر بزنم خو…هاهاها… حالا ساعت ۳ بکننش بدم نیستا! دعاشونم می کنیم به ابولفض
برم دیگه بخوابم م م… چشام داره آلبالو گیلاس می چینه!…کاش بودی… دلم می خواس تو جای خودم بخوابم خو، آخه جای من، بالش محبوب من سینه توئه عزیزم

No comments:

Post a Comment